البته استارت عروسی از این تاریخ زده می شد. مادر به همراه یک یا دونفر از زنهای فامیل نزدیک مجدداً به خانه دختر می رفتند و زمان برنامه شال اوزوک را تعیین میکردند . و یک عصر یا شب با تشریفات خاصی ، با بزن و بکوب مختصری شال را روی سر دختر و انگشتر را به دست دختر میکردند .
(در اینجا بهتر است از رسم دیگری برایتان بنویسم که بندرت اتفاق می افتاد و آن این بود که گاهی در عروسی ها ، که دختران به رقص و پایکوبی می پرداختند مادر پسرها که معمولاً قبلاً با خانواده دختر هماهنگ می شد شالی در هنگام بازی روی سر دختر مشخص می انداخت و این به معنی آن بود که این دختر را به پسرش نشان میکرد و دیگر کسی به خواستگاری آن دختر نمی رفت و او مال پسر خانواده صاحب شال بود . تا رسماً سایر مراسم بجای آورده شود . اینکار در موقعیتهای دیگر عروسی نیز ممکن بود انجام شود )
حيدربابا ، قورى گؤلوْن قازلارى
گديکلرين سازاخ چالان سازلارى
کَت کؤشنين پاييزلارى ، يازلارى
بير سينما پرده سى دير گؤزوْمده
تک اوْتوروب ، سئير ائده رم اؤزوْمده
نظرات شما عزیزان: